رییس شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران گفت: در شرایط فعلی باید برنامه جدی برای بازسازی و آسیبشناسی عملکرد اصلاحطلبان طراحی شود. جریان اصلاحات نیاز به خون و نگاه تازهای دارد. محسن هاشمی همچنین اظهار کرد: بازسازی جریان اصلاحات باید با تمرکز بر عملگرایی و واقعگرایی و مسئلهمحوری صورت گیرد تا اعتماد جامعه به کارآمدی اصلاحطلبان و توانایی آنها برای حل مسئله جلب گردد.
متن کامل گفتوگوی ایسنا با محسن هاشمی رییس شورای شهر تهران و رییس شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران به شرح زیر است:
نسبت به عملکرد اصلاحطلبان در انتخابات ریاست جمهوری این انتقاد مطرح است که این جریان نتوانست به تصمیم واحدی در خصوص حمایت از یک گزینه برسد. به نظر شما اصلاحطلبان با عملکرد خود چه نقشی در پیروزی رقیب داشتند؟
مسئله عملکرد اصلاحطلبان در انتخابات ریاست جمهوری را باید در چارچوب ساختار کلی احزاب در کشور تحلیل کنیم. اصولا در کشور دو طیف از احزاب وجود دارد. احزاب همراه حاکمیت و احزاب منتقد حاکمیت.
احزاب همراه برای حضور در انتخابات مشکلی به عنوان رد صلاحیت ندارند، اما احزاب منتقد مانند اصلاحطلبان تا زمان اعلام تایید صلاحیتها تکلیفشان روشن نیست و مثلا در این دوره هر 9 کاندیدای جبهه اصلاحات رد صلاحیت شدند و در سه هفته قبل از انتخابات با بلاتکیفی مواجه شدند و تا آخر نیز نتوانستند تصمیم روشنی درباره انتخابات بگیرند.
به نظر میرسد اگر برای نظام رقابت و مشارکت مهم است باید در زمانبندی انتخابات تجدید نظر شود و یک فرصت کافی در حد شش ماه برای احزاب جهت تصمیمگیری و حضور در انتخابات ایجاد شود تا آنها هم بتوانند در قبال فعالیت خود مسئولیت بپذیرند.
تقریبا همه روسای جمهور در این 13 دوره در نهایت گفتند که به صورت مستقل در صحنه حضور پیدا کردند و این به معنای آن است که نه احزاب در برابر عملکرد دولتهای مورد حمایت خود مسئولیت و پاسخگویی دارند و نه رییس جمهور خود را ملتزم به برنامه و رویکرد مشخص و شفافی میداند و موضوع به مسئلهای شخصی تبدیل میشود. تا فضا و ساختار احزاب در کشور به این صورت باشد، عملا عرصه انتخابات یک فضای شخص محور و نه برنامهمحور خواهد بود.
با توجه به از دست دادن نهادهای انتخابی مجلس شورای اسلامی، شوراهای اسلامی و ریاست جمهوری، اصلاحطلبان تقریبا هیچ سهمی در نهادهای نظام ندارند. تحلیل شما در این شرایط از آینده این جریان چیست؟
ما این تجربه را در سال 1384 هم داشتیم ودر این مقطع هم شورای دوم، هم مجلس هفتم و هم دولت نهم در اختیار اصولگرایان قرار گرفت. البته با اتکا به چهرههای کاریزماتیکی نظیر آیتالله هاشمی رفسنجانی جبهه اصلاحات توانست در سال 1392 به عرصه رسمی بازگردد. در شرایط فعلی نیز باید برنامه جدی برای بازسازی و آسیبشناسی عملکرد اصلاحطلبان طراحی شود. جریان اصلاحات نیاز به خون و نگاه تازه ای دارد.
خروج از قدرت میتواند برای اصلاحطلبان فرصتی برای بازسازی این جریان باشد؟
یکی از مشکلات جدی اصلاحطلبان این است که در هنگام خارج بودن از قدرت و ایفای نقش منتقد و اپوزیسیون، با رویکرد روشنفکری و انتزاعی رفتار میکنند و شاید برای آن دوران این رویکرد مناسب باشند اما وقتی به قدرت هم میرسند از همان فضا و نگاه ایدهآلی و انتزاعی خارج نمیشوند و باز هم همان شعارها را میدهند در حالی که لازمه حضور در قدرت و کارآمدی، عملگرایی و واقعگرایی است و اصلاحطلبان از یک رویکرد عملگرایانه و واقعگرایانه مبتنی برحل مسئله در این هشت سال فاصله داشتند و نه در دولت، نه در مجلس و نه در مدیریت شهری نتوانستند در حد انتظار مردم و بدنه اجتماعی خود حاضر شوند. در این فرصت بازسازی جریان اصلاحات باید با تمرکز بر عملگرایی و واقعگرایی و مسئلهمحوری صورت گیرد تا اعتماد جامعه به کارامدی اصلاحطلبان و توانایی آنها برای حل مسئله جلب گردد.
به نظر میرسد پایگاه رای اصلاحطلبان دیگر توجهی به این جریان ندارد و تصمیم جداگانه برای خود میگیرد. چگونه اصلاحطلبان میتوانند رابطه شأن را با بدنه اجتماعی خود بازسازی کنند؟
یکی از انتقاداتی که امروز در فضای مجازی از اصلاحطلبان میشود این است که مردم و بدنه اجتماعی، حاضر نیستند هر دو سال یا چهار سال یکبار فقط پای صندوقهای رای بیایند و رای بدهند بلکه انتظار دارند در طول دوران مسئولیت، اصلاحطلبان مطالبات آنها را پیگیری ونمایندگی کنند. در واقع آنها میخواهند اثر رای خود را در تغییر سیاستها به مسیر مد نظر خود ببینند اما در تعامل با حاکمیت این امکانپذیر نمیشود بنابراین بدنه اجتماعی مایوس میشوند، البته در مواقع خاص هم صدای بلند و حمایت جدی از اصلاحطلبان نشنیدیم و به همین دلیل بدنه هم در انتخابات دیگر حمایت نمیکند.
این یک انتقاد جدی است که ما باید برای آن پاسخ داشته باشیم والبته مخاطب این انتقاد فقط اصلاحطلبان نیستند. چون در این انتخابات رتبه اول را با 51 درصد عدم مشارکت، رتبه دوم با 30 درصد آقای رییسی و رتبه سوم با 6 درصد متعلق به آرا باطله بود. این یک چالش جدی برای کل سیستم است که عدم توجه به مطالبات جامعه باعث عدم مشارکت میشود، حالا ممکن است این عدم مشارکت با رد صلاحیتها یا فضای بسته صداوسیما تشدید هم بشود اما مسئله مهم کارآمدی است و این کارآمدی هم خیلی مرتبط به این جناح یا آن جناح نیست، بلکه اصلا مشروعیت یک سیستم و نظام به کارآمدی و داشتن کفایت برای اداره صحیح کشور است.
منبع: خبرگزاری ایسنا